دسته بندی : شهدا / سیره عملی / هنر و ادبیات دفاع مقدس / ویژه / گزارش / پیشنهاد مدیر نسخه قابل چاپ تاریخ: 26 اردیبهشت 1402 - 09:23 - شناسه خبر : 1168
یک فنجان فیلم/ موقعیتِ مهدی
"موقعیتِ مهدی" یعنی: در بِزَنگهایِ تاریخی؛
خانواده ات در خطِ مقدم باشند؛ و در غنایم؛ آخِرِ صف.
خانواده ات در خطِ مقدم باشند؛ و در غنایم؛ آخِرِ صف.

آقا/خانم/مسئول!
مهم نیست شما در کدام سمتِ اهتزازِ پرچم ایستاده اید؛ در هر جناح؛ با هر صدا؛
با هر کِسوت و در هر رِدا ؛
شما در "موقعیتِ مهدی"هستید.
-و للِّه المَشرقُ و المَغرب؛
فاینَّما تُوَلوا فثَمَّ وجهُ اللهّ-بقره/۱۱۵-
آقا/خانم/مسئول! یک فنجان فیلم؛
یک دنیا حرف:
"موقعیتِ مهدی" یعنی:بجایِ نصبِ فرزندانتان
بر حسبِ ژنِ خوب؛ بر پست هایِ موروثی؛
و فرستادنشان به کشورهایِ آنچنانی؛
برایِ خریدهایِ اینچنینی؛ و نسبت دادنِ فیلمهایتان(ظاهر سازی) به شهدا؛ کمی فیلمِ شهید ببینیم؛ کمی وصیت شهید بخوانیم.
آقا/خانم/مسئول! شما نمیتوانید خدمت کنید؛
در حالی که فقط عکسِ شهید بر پشتِ سَر نصب کرده اید؛ و عکسِ شهید در دل عمل میکنید. شما نمیتوانید بلند گویِ شهید باشید؛
و فیلمِ شهید(اعمالِ ظاهری) بازی کنید؛
در حالی که نه کُتُب شهید میخوانید
(دا، پایی که جا ماند...)؛ نه فیلم شهید
می بینید(چِ، موقعیتِ مهدی، غریب...)؛
و نه اصلا در جنگ بوده اید(جنگِ باطن).
آقا/خانم/مسئول! بیایید کمی فیلم بِبَلعیم!
"موقعیتِ مهدی" یعنی: در بِزَنگهایِ تاریخی؛
خانواده ات در خطِ مقدم باشند؛ و در غنایم؛ آخِرِ صف.
"موقعیتِ مهدی" یعنی: تو رویِ صندلی
نشسته ای؛ نه صندلی (پُست ها) رویِ تو
-اهلِ خدمت و نه ریاست-
"موقعیتِ مهدی" یعنی : شهردارِ بی شهری که؛ از پیره زنی فحش می خورد و دَم نمی زند.
-مردم ولی نعمتند-
"موقعیتِ مهدی" یعنی: هَمخونت را در خطِ مقدم فرستادنِ مصائب؛ و سوگُلی ندانستن در
عقب فرستادنِ اجساد(شهید مهدی باکری: بگذارید جسدِ حمید همانجا باشد؛ زمانی که اجسادِ بچه هایِ مردم رو آوردید؛
اونم میتونید بیارید)
-و این یعنی: امانتداریِ از نوعِ عجائب-
آقا/خانم/مسئول!
"موقعیتِ مهدی" یعنی: مسئولیتی را پذیرفتن؛
در حالی که تواناییِ انجامش را نداری.
-در غاصب بودنِ هر شخص؛ همین بس-
آقا/خانم/مسئول!
موقعیتِ مهدی" یعنی: شهید تو را می بیند؛
همانگونه که خدا شما را(انَّ الله یَری)
و همانگونه که مهدی فاطمه؛ همه ی ما را.
استاد مسعود ماسوری-۲۶اریبهشت ۱۴۰۲-
بیادِ شهردارِ بی شهر(شهید مهدی باکری)