میررضایی، سلامتی نیروها و خانواده آنها برایش بسیار مهم بود.
توجه به نیاز و مشکلات مردم و سلامت آنان در اسلام از اهمیّت بسیار بالایی برخوردار است، از برترین حسنات ذکر شده و کسانی که به سرنوشت مردم بی توجه باشند مورد سرزنش قرار گرفته اند. این رفتار و حرکت شایسته، برازنده هر انسان نوع دوست است.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ. الكافي ، ج2، ص: 163
از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:
هر كه صبح كند و اهتمامى به كار مسلمانان ندارد، پس مسلمان نيست.
آیت الله شبیری زنجانی فرمودند: «نماز برای خداست و برطرف کردن نیاز دیگران عمل برای دیگران است اما همین عمل به دستور خداست و خدا خود به برطرف کردن مشکلات مردم بیشتر از نماز مستحبی اهمیت می دهد».
سردار میررضایی فرماندهی مقتدر و برجسته بود با اخلاق و خصوصیات ویژه ای، یکی از خصوصیات این رزمنده پرافتخار این بود که نه تنها به فکر سلامت نیروهایش بود بلکه اگر متوجه می شد رزمنده ای اوضاع خانواده او نابسامان است و مشکلاتی برایشان حادث شده است به هر نحوی که می توانست سعی می کرد تا از نگرانی و دلهره او و خانواده اش بکاهد.
ایشان از اولین کسانی بود که در سپاه لرستان دوره دافوس را طی نمود و بعد از پست های متعدد به خواست سردار ولایتمدار و پر افتخار سپاه حاج روح الله نوری، مسئولیت طرح و عملیات و قائم مقامی تیپ 57 را عهده دار شد. در سال 69-70 در مهران (استان ایلام) مسئول محور بود با جمعی از بچه های 57 خطوط مرزی و راههای مواصلاتی را به سادگی و بیان بسیار دقیق به بچه ها توضیح می داد و انها را نسبت به منطقه توجیه می کرد البته من از قبل ها با او آشنایی داشتم و یکی از مشوقان من در ادامه تحصیل بود، در کردستان رفته بودیم شمال شرق (آذربایجان) که من بچه ام عمل جراحی کرده بود و از خانه به محور زنگ زده بودند گویا تلفن رو خودش برداشته بود و از جریان عمل بچه ام آگاه شده بود مسافت زیادی را از مرکز فرماندهی محور تا مقر گردان ما آمده و به فرمانده من دستور داده بود تا مرا بعنوان مأموریت فوری به لرستان بفرستد بدون آنکه قضیه عمل بچه ام را به من بگویند. وقتی که من مامورشدم به خرم آباد متوجه شدم که علاوه بر انجام مأموریت بخاطر فرزندم بوده و او نخواسته بمن بگوید چراکه شاید با عجله بیایم تصادف کنم بعداً که او را دیدم همین مطلب را از خودشان شنیدم که نگران بودند با عجله به منزل نروم تا حادثه ای پیش نیاید.روحش شاد و یادش جاودانه باد.
راوی: سرهنگ پاسدار شیرمحمد پوراسماعیل جمعی تیپ57حضرت ابولفضل (ع)
ارسال: توسط برادر سیاوش اکرمی