«سبزخدا» همیشه مثل غواصی فداکار و از جان گذشته بی محابا بود.
(اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک)
(همه می گویند «سبزخدا» فخر لرستان بود. زیرا شهید «سبزخدا» زمزمه رمز وصلت جاودانه است)
عروج ملکوتی سردار سرافراز صحنه های عشق و ایثار دفاع مقدس، شهید «مصطفی میررضایی» به محضر مقدس و مبارک امام عصر (عج) و نایب بر حقش مقام عظمای ولایت حضرت امام خامنه ای (حفظه الله) و ملت شهید پرور ایران اسلامی و خطه مرد خیز لرستان، همرزمان و خانواده داغدارش تسلیت باد. امام راحل (ره) چه زیبا فرمودی: خدا می داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست. (صحیفه امام ،ج21، ص92).
به راستی که کاروان شهادت همچنان در حرکت است و پرچم خونین کاروان عشق؛ پر رنگ و زیباست و به گواهی تاریخ؛ هرگاه احساس شود حرکت این کاروان، کند شده یا می خواهد از حرکت بازایستد و یا پرچم خونین آن کم رنگ شود، شهید دیگری با خون خود؛ پرچم را پر رنگ و کاروان را به خروش درآورده است. و این بار هم خون مقدس شهیدمان «سبزخدا»، این اسوه صداقت و صفا و این مرد ایثار و عمل و این سرباز و مرید ولایت، پرچم خونین کاروان شهیدان را رنگین و دیگر بار کاروان عشق را به جوش و خروش درآورده، علی ایحال باهمه ناتوانی که در خود سراغ داریم ناگریزیم برحسب وظیفه قلم بدست گرفته و در حد بضاعت به توصیف و روایت گوشه هایی از زندگی پرفراز و نشیب شهید بپردازیم و بهترین درود و سلام را نثار روح ملکوتی و پرفتوح این عزیز سفر کرده نماییم.
تولدی مبارک و رجعتی ملکوتی:
در سال 1343 در یکی از مناطق دور افتاده و محروم استان لرستان، در خانواده ای مذهبی و متدین کودکی دیده به جهان گشود که چشمانش کانون محبت بود و وجود مبارکش مایه عزت و افتخار. نام او را «سبز خدا» گذاشتند. او با تبسم و نگاه معصومانه اش به والدین امیدی خاص می بخشید. به واقع باب خیر و برکت خداوند منان؛ به روی خانواده اش دو چندان گشته بود. سالها می گذرد و در نهایت از شیر پاک مادر و لقمه حلال پدر و مادر، از «سبزخدا» مجاهدی خستگی ناپدیر، سخت کوش و بی توقع ساخته می شود که جا دارد اهل زمین و آسمان به پاس تلاش و جانبازیهای طاقت فرسای سرشار از حماسه «سبزخدا»؛ در هشت سال دفاع مقدس بر خود ببالد. چراکه شهید «سبزخدا» بعنوان یک تجسم عینی و الگوی عملی از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که امام راحل (رحمة الله علیه) در سال67 طی پیامی خطاب به آنها فرمود:
فرزندان عزيزم... نمی دانم با چه بيانى احساسات و علاقه خويش را به شما سربازان گمنام و سرداران دلاورى كه توفان خشم اين امت حزب اللَّه از سينه صحنه كارزار شما جوشيده است بيان نمايم. در نزد موحدين و سالكان طريقت سخن از اجر و پاداش دنيايى، اسائه ادب به منزلت و مقام آنان است و دنيا با همه زرق و برقها و اعتباراتش به مراتب كوچكتر از آن است كه بخواهد پاداش و ترفيع مجاهدان فى سبيل اللَّه گردد. و مجاهد فى سبيل اللَّه بزرگتر از آن است كه گوهر زيباى عمل خود را به عيار زخارف دنيا محك بزند... شما آيينه مجسم مظلوميتها و رشادتهاى اين ملت بزرگ در صحنه نبرد و تاريخ مصور انقلابيد. شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمين و سپر حوادث اين كشوريد... من به طور جِدّ و اكيد می گويم كه انقلاب و جمهورى اسلامى و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، كه بحق از بزرگترين سنگرهاى دفاع از ارزشهاى الهى نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود يكايك شما نيازمند است... واجب است پيش كسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه ها حاضر و آماده باشند... تا انقلاب اسلامى ما از خطر آفتها و تفرقه ها و بی تفاوتي ها محافظت گردد. و مبادا كه اين سرمايه هاى عظيمى كه محصول سالها تجربه و تلاش در عُسرتها و فراز و نشيبها بوده است، در مسير زندگى روزمره به فراموشى سپرده شود. (صحیفه امام: ج21، ص133-135)
افسوس ای امام عزیز، نبودی که ببینی «سبزخدا» تا آخرین لحظه ضیافت الله، لبیک گوی ولایت بود؛ چرا که با ولایت و امت عهد و پیمان و میثاق الهی بسته بود و جانانه تا آخر به این عهد و پیمان، عمل کرد. همه می دانند در لوح پیشانی «سبزخدا» مرام نامه جانبازی به چشم می خورد. مرام نامه ای که بر روی آن حمایت و دستگیری محرومان و مستعضفان و پیکار بی امان با ستمگاران، نااهلان و نامحرمان نقش بسته بود. «سبزخدا» همیشه مثل غواصی فداکار و از جان گذشته بی محابا در اقیانوسهای پر تلاطم غوطه ور بود. گویا آسایش و آرامش دنیایی برای این مرد خستگی ناپذیر معنا و مفهومی نداشت. یاللعجب! در هنگامه رزم، چنان جوشن عزم می پوشید که همگان را به حیرت وا می داشت که هیچ کس را یارای توصیف آن نیست. «شهید» افق دید عجیبی داشت، همیشه می گفت:
«ما سبز پوشان بعنوان سربازان حضرت ولی عصر(عج)، با خدای خود عهد و پیمان بسته ایم که تا تحقق فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) در سراسر گیتی از پای نخواهیم نشست و تمام هستی و نیستی خود را فدا کنیم.»
فلذا بی سبب نبود که از بدو ورود به سپاه در سال 62-63 مورد توجه فرماندهان قرارگرفت و بعنوان فردی لایق و فرماندهی امین، صاحب نظر، خلاق و توانمند رشد جهشی پیدا نمود. نمی دانم چه سری در کار بود که ایشان زبان زد خاص وعام بود و محبوب همه! شاید اوصاف و ویژگیهای منحصر به فرد ایشان او را محبوب همه کرده بود.
راوی: حاج عالی دیانت (دریکوند). عضو شورای فرماندهی لشگر 57 حضرت ابوالفضل (ع) در دوران دفاع مقدس، مدیر بازرسی و انتصابات در ستاد مشترک سپاه، عضو شورای نواحی مختلفی از بسیج استان تهران، مسئول بازرسی تیپ عاشورای ستاد مشترک سپاه، معاونت بازرسی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، و هم اکنون عضو هیئت أمنای رزمندگان شهرستان خرم آباد، می باشند.