دسته بندی : میررضایی / خاطرات / سیره عملی / گالری عکس / مصاحبه ها / گزارش خبری نسخه قابل چاپ تاریخ: 22 آبان 1400 - 23:49 - شناسه خبر : 998
مسئول وقت آموزش وپرورش ناحیه دو خرم آباد، میررضایی را جسور، شجاع، باشهامت، نیک اندیش، وانقلابی خواند.
علی میر از رفقای میررضایی (سبزخدا دریکوند) و همچنین از اقوام سبزخدا محسوب می شود که در گفتگو با ما سبزخدا را روایت کردند؛ سبزخدا در همان دوران کودکی، نوجوانی و جوانی بسیار پاک، صالح، سر به راه و دوست داشتنی بودند.

مسئول سابق آموزش و پرورش ناحیه دو خرم آباد گفت: سبز خدا در دوران محصلی با توجه به سن کمشان در آن زمان مورد احترام همه بستگان و اقوام بودند. مردمی، مهربان و آرام بودند. به اقوام مرتب سر می زد و جویای احوالشان می شد. با هم مرتب رفت و آمد داشتیم.
وی سبز خدا را جسور، شجاع، با شهامت، دارای روحیه انقلابی خواند و افزود: سبزخدا آدم متعادلی بود و مرتب در میان مردم به عنوان یک جوان نیک اندیش قلمداد می شد تا اینکه وی راهی جبهه شد و بعنوان یک سرباز عادی در سپاه خدمت کردند ولی با توجه به رشادت هایی که از خود نشان داد در سپاه استخدام شدند و روحیه انقلابی وی برای مسئولین لشگری مشخص شد و همین روحیه انقلابی، شجاعت، شهامتش و جسور بودنشان باعث شد که وی به درجات بالاتری ارتقا پیدا کند.

رئیس وقت آموزش و پروش ناحیه ۲ خرم آباد اظهار داشت: بروید از کسانی بپرسید که در جبهه سبزخدا را از نزدیک دیدند، از رفتار و اخلاقشان به شما خواهند گفت که چگونه بوده است.
وی در ادامه گفت: ما با هم ریاضی کار می کردیم و خیلی خوب مختصات ریاضی را حل می کردند و مدت کوتاهی نقشه با هم کار می کردیم وی در نقشه کشی فوق العاده بودند به زاویه ها و مختصات بسیار دقت می کرد یادم می آید، در دوره جوانی در سه چهار سال آخر جنگ با اینکه سن کمی هم داشتند ولی با توجه به هوش فوق العاده ای که سبزخدا داشت وی را برای دوره دافوس انتخاب کردند که این دوره یکی از ضروریات بزرگ جنگی است و کمتر کسی می تواند به این درجه برسد منتهی وی انتخاب و به کره شمالی اعزام شدند.

رفیق سبز خدا با بغض در گلو و اشک در چشم به ما گفت: سبزخدا چه در دوران محصلی، چه در دوران جوانی، چه قبل از جبهه و چه بعد از جبهه مرتب با اقوام، دوستان و آشنایان رفت و آمد داشت. وقتی از منطقه به خرم آباد برمی گشت به منطقه ی کوچ نشینی پدرشان می رفت و پدر را در کشاورزی کمک می کرد. بسیار ساده زیست و زحمت کش بود جنسش واقعا با دیگران فرق می کرد.
وی تصریح کرد: پدرسبزخدا در آن زمان کوچ نشین بود و وی بیشتر اوقات کوچ، همراه با پدرشان از گرمسیر به ییلاق می رفتند و پس از جا به جا یی ییلاق و قشلاق، دوباره به منطقه جنگی باز می گشتند.

علی میر وی را در میان اقوام و فامیل اینطور توصیف کرد: سبز خدا یک آدم خونگرمی بود و با همه افراد، دوستان و اقوام رفت و آمد داشت، طوری رفتار می کرد که همه شیفته اخلاقشان می شدند. هرگاه مشکلی و درگیری بین اقوام پیش می آمد وی پا درمیانی می کرد. به خاطر اخلاق حسنه ای که داشتند، وقتی وارد یک مجلسی می شدند با سعه صدر و بدون قضاوت، هر کدام از طرفین را به آرامش دعوت می کرد. رفیق دیرین ما سعی می کردند تا قضیه را به نحو مطلوبی حل کنند و تاکید داشتند که دیگر کدورتی در بین اقوام نباشد. مردم و اقوام هم از وی حرف شنوی داشتند و مورد احترام همه بود. در حل مشکلات همیشه پیش قدم بود و تا زمانی که به نتیجه برسد، دست بردار نبود. ان شاءالله خداوند وی و همه شهدا را با اولیا واوصیای طاهرینش محشور نماید.
رئیس آموزش و پروش سابق حسینیه اندیمشک در پایان گفت: عزیزانی که رفتند و جانشان را فدای اسلام کردند به خاطر خودشان نبوده است چرا که اگر اینطور بود پشت جبهه و خارج از جبهه خیلی راحت تر می توانستند برای خودشان زندگی تجملاتی داشته باشند اما جان عزیزشان را فدا کردند به خاطر اینکه اسلام حفظ شود و پای وطن و انقلاب ماندند و این کار ساده ای نیست.
انتهای پیام /
گفتگو: کبری دریکوند
رئیس آموزش و پروش سابق حسینیه اندیمشک در پایان گفت: عزیزانی که رفتند و جانشان را فدای اسلام کردند به خاطر خودشان نبوده است چرا که اگر اینطور بود پشت جبهه و خارج از جبهه خیلی راحت تر می توانستند برای خودشان زندگی تجملاتی داشته باشند اما جان عزیزشان را فدا کردند به خاطر اینکه اسلام حفظ شود و پای وطن و انقلاب ماندند و این کار ساده ای نیست.
انتهای پیام /
گفتگو: کبری دریکوند
نظرات :